رقابتهای چالشبرانگیز برای حل معماهای جنایی در «سرنخ»
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۳۰۷۰۱
شبکه نسیم از ابتدای سال جدید، مسابقهای با عنوان «سرنخ» و با چاشنی موضوعات جنایی و پلیسی را به روی آنتن فرستاده است که حال و هوای متفاوتی دارد.
مسابقات جنایی تاکنون بر چالشهایی بنا بودهاند که ماهیت آنها یافتن سرنخ بوده است. اما این بار مسابقه «سرنخ» فراتر از این موضوع به بعد از رخداد حادثه میپردازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آریا طاهری تهیه کننده و کارگردان «سرنخ» درباره ایده ساخت این مسابقه گفت: برنامههایی با محتوای چالش ذهنی و هیجانی همواره برایم جذاب بوده و پیش از این هم اجرای فصل دوم برنامه «هوش برتر» و همچنین برنامههایی با مضمون فناوری در رادیو را در کارنامه خود دارم. از همین رو تصمیم گرفتم ساخت برنامهای جدید با این مشخصات را دنبال کنم.
وی ادامه داد: شاید تصور برخی از مسابقات پلیسی و جنایی، فضایی با شکل و شمایل میدان تیر و تیراندازی و ... باشد، اما این مسابقه به دنبال حل معماست و شرکت کنندگان را با چالش ذهنی روبه رو میکند.
تهیه کننده «سرنخ» ادامه داد: از فروردین ماه سال گذشته، ایده تولید مسابقهای با این مضمون را طراحی و در شبکه نسیم مطرح کردیم. مدیر شبکه نسیم هم با پیشنهادهای سازنده، این ایده را پختهتر و کاملتر کرد.
طاهری اظهار داشت: پس از آن با پلیس هم جلسات مختلفی را برگزار کردیم و حدود ۹ ماه هم «پیش تولید» داشتیم. کار به واسطه بازجومحور بودن آن، دقت زیادی را میطلبید که سرانجام پس از طی مراحل تحقیق و بررسیهای لازم، مسابقه «سرنخ» از نوروز ۱۴۰۲ به روی آنتن رفت.
طاهری درباره اطلاعات و محتوای لازم برای پروندههای مطرح شده در مسابقه تصریح کرد: از آن جایی که به لحاظ امنیتی، امکان خارج کردن پروندهها از مجموعه پلیس وجود ندارد، برای دسترسی به پرونده ها، گروهی از کارشناسان پلیس آگاهی با توجه به نیازهای ما، نکات کلیدی پروندهها را بررسی کردند و اطلاعات لازم را در اختیار ما قرار دادند.
وی خاطرنشان کرد: برای کسب اطلاعات از ترفندهای بازجویی پلیس، کارشناسان بیش از ۱۵۰۰ پرونده را بررسی و جمع بندی کردند و گزیده آن را دراختیار ما قرار دادند.
کارگردان این مسابقه ادامه داد: آن چه بینندگان در «سرنخ» مشاهده میکنند تنها مختص یک پرونده نیست بلکه موضوعات متشکل از چند پرونده است، چون هر پرونده واقعی یک سرنخ دارد، اما در این مجموعه یک سرنخ اصلی و چند سرنخ فرعی طراحی کردیم که به جذابیت مسابقه میافزاید.
طاهری ادامه داد: در این برنامه سعی بر آن بوده است که پروندههای واقعی پلیس آگاهی تبدیل به چالشی برای شرکتکنندگان به عنوان دستیار کارآگاه شود و در هر قسمت ۲ نفر دستیار به کمک کارآگاه آمده و پس از دریافت پرونده با بازجویی منطقی متهمان بر اساس دلیل اتهام و سرنخهای موجود باید به پاسخ منطقی و درست دست پیدا کنند.
وی خاطرنشان کرد: شاید در ظاهر «سرنخ» به دنبال سرگرمی برای مخاطبان است، اما پس از چد قسمت از پخش این مجموعه با نگاهی ژرف زوایای دیگری از این حضور و اهداف غیرمستقیم که یکی از آنها بیان دستاوردها و توانمندی پلیس است.
یکی دیگر از اهداف ما، اصلاح تصور غلطی است که رسانههای معاند از نظام پلیسی و قضایی کشورمان به نمایش میگذارند. بازجویی یک روش منطقی دارد و در مجموعه پلیس، بر اساس گفتارها، شواهد و سرنخها، معما حل میشود.
نکته سوم این است که برخیها این مساله را مطرح کردند که این برنامه ترفندهای پلیس را لو میدهد، اما این طور نیست. آن چه که در «سرنخ» بیان میشود ترفندهایی است که در بازجوییهای امروزه دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد. پلیس همواره یک قدم جلوتر است و استفاده از روشها و شگردهای به روز و فناوریهای نوین را در دستور کار خود دارد.
تهیه کننده «سرنخ» افزود: در این مسابقه تاکنون به پروندههای قتل و سرقت پرداخته شده، اما با اقبال مخاطبان پروندههای جدید و متنوعی نظیر آدمربایی، سرقت، قاچاق، جعل و کلاهبرداری نیز به «سرنخ» رسیده است و آموزشهای لازم را در این موارد به مخاطبان ارائه میدهیم. مثلا سرقت که میتواند از طلافروشی، موزه، بانک، خانه و .. صورت گیرد. این که چرا صاحب مغازه از سیستمهای محافظتی و دوربینهای پیشرفتهتر استفاده نکرده و یا چرا افراد اشیاء گرانبها و طلاهای خود را در خانه نگهداری میکنند.
وی تاکید کرد: پروندههای «سرنخ» به گونهای گزینش شدهاند که زوایای اجتماعی رخداد یک جرم را به تصویر بکشند و در سئوال و جوابهای بازجوییها میتوان پیشگیری و فرهنگسازی و زمینهشناسی آسیبهای اجتماعی منجر به جرائم را مشاهده کرد.
طاهری خاطرنشان کرد: در این مسابقه یک کارآگاه هم که دخالت مستقیم در مراحل مسابقه ندارد و بیشتر به عنوان دانای داستان و هدایت کننده شرکت کنندگان حضور دارد که مسابقه از روند خود خارج نشود و نقش آن را هم محمدرضا رهبری به عهده دارد.
فصل نخست «سرنخ» به تهیهکنندگی و کارگردانی آریا طاهری با مشارکت موسسه فرهنگی- هنری ناجیهنر و معاونت اجتماعی فراجا در ۳۰ قسمت ساخته شده است و روزهای فرد حدود ساعت ۲۰:۳۰ به روی آنتن شبکه نسیم میرود.
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: شبکه شبکه بانکی شبکه اجتماعی شبکه فروش شبکه برق شرکت کنندگان پرونده ها شبکه نسیم سرنخ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۳۰۷۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف شگفت انگیز سرنخهای ژنتیکی افسردگی
فرارو- از توصیف تجربیات اصلی افسردگی تغییرات در انرژی، فعالیت، تفکر و خلق و خو بیش از ده هزار سال میگذرد. واژه افسردگی حدود ۳۵۰ سال است که مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به چنین پیشینه طولانیای ممکن است شگفت زده شوید اگر بدانید که متخصصان در مورد چیستی افسردگی و هم چنین درباره نحوه تعریف یا علت بروز آن با یکدیگر اجماع نظر ندارند. با این وجود، بسیاری از کارشناسان با این موضوع موافق هستند که افسردگی خانواده بزرگی از بیماریها به علل و سازوکارهای مختلف است. این امر باعث میشود تا انتخاب بهترین درمان برای هر فرد چالش برانگیز باشد.
افسردگی واکنشی در برابر افسردگی درون زادبه گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، یک استراتژی آن است که انواع فرعی افسردگی را جستجو کرده و ببینید که آیا ممکن است با انواع مختلف درمان بهتر عمل کنند یا خیر. یک مثال در این باره مقایسه افسردگی واکنشی با افسردگی درون زاد است. افسردگی واکنشی (هم چنین به عنوان افسردگی اجتماعی یا روانی نیز شناخته میشود) ناشی از قرار گرفتن در معرض رویدادهای استرس زای زندگی است. این موارد ممکن است مورد تعرض واقع شدن یا مواجهه با از دست دادن یک عزیز باشد و یک واکنش قابل درک به یک محرک خارجی قلمداد میشوند.
در مقابل، افسردگی درون زاد (که به عنوان افسردگی بیولوژیکی یا ژنتیکی نیز قلمداد میشود) توسط چیزی در درون ایجاد میشود مانند ژنها یا شیمی مغز. بسیاری از افرادی که به صورت بالینی در زمینه سلامت روان کار میکنند این نوع از تقسیم بندی را میپذیرند. با این وجود، پژوهشگرانی از دانشگاه سیدنی این تقسیم بندی را بیش از اندازه ساده قلمداد کردند. آنان به این موضوع پرداختند که ژنها و رویدادهای استرس زای زندگی ممکن است به صورت جداگانه در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند، اما همزمان با افزایش خطر ابتلا به افسردگی یک فرد با یکدیگر در تعامل هستند. شواهد نشان میدهند که در قرار گرفتن در معرض عوامل استرس زا یک جزء ژنتیکی وجود دارد. برخی از ژنها روی مواردی مانند شخصیت یا کاراکتر تاثیر میگذارند. برخی از ژنها بر نحوه تعامل ما با محیط تاثیر میگذارند.
در نتیجه، آن تیم تحقیقاتی در دانشگاهی سیدنی تصمیم گرفتند نقش ژنها و عوامل استرس زا را بررسی کنند تا متوجه شوند آیا طبقه بندی افسردگی به عنوان واکنشی یا درون زاد معتبر است یا خیر. افراد مبتلا به افسردگی به پرسشهایی درباره قرار گرفتن در معرض رویدادهای استرس زای زندگی پاسخ دادند. محققان دانشگاه سیدنی DNA نمونههای بزاق آن افراد را برای محاسبه مخاطرات ژنتیکی آنان برای اختلالات روانی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. سوال آنان ساده بود این که آیا خطر ژنتیکی برای افسردگی، اختلال دو قطبی، اسکیزوفرنی، اختلال کم توجهی – بیش فعالی* (ADHD)، اضطراب و روان رنجوری* (Neuroticism) بر قرار گرفتن گزارش شده افراد در معرض رویدادهای استرس زای زندگی تاثیر میگذارد یا خیر.
شاید بپرسید آن محققان چرا برای محاسبه خطر ژنتیکی اختلالات روانی در افرادی که پیشتر دچار افسردگی بودند به پژوهش پرداختند و کم و بیش بودن این واریانت در افراد مختلف متفاوت است. حتی افرادی که پیشتر به افسردگی دچار بوده اند نیز ممکن است خطر ژنتیکی کمی برای آن داشته باشند. این افراد ممکن است به دلیل برخی علل دیگر دچار افسردگی شده باشند.
محققان دانشگاه سیدنی خطر ژنتیکی شرایطی به جز افسردگی را به چند دلیل بررسی کردند. نخست آن که واریانتهای ژنتیکی مرتبط با افسردگی با افسردگی مرتبط با سایر اختلالات روانی همپوشانی دارند. نکته دوم آن که دو فرد مبتلا به افسردگی ممکن است واریانت ژنتیکی کاملا متفاوتی داشته باشند. بنابراین، محققان قصد داشتند شبکه گستردهای برای بررسی طیف وسیع تری از واریانتهای ژؤنتیکی مرتبط با اختلالات روانی ایجاد کنند.
اگر تقسیم بندی افسردگی به دو دسته واکنشی و درون زاد معتبر باشد انتظار میرود افرادی که مولفه ژنتیکی کم تری در افسردگی خود دارند (گروه واکنشی) رویدادهای استرس زای زندگی را گزارش کنند. هم چنین انتظار میرود افرادی که دارای مولفه ژنتیکی بالاتری هستند (گروه درون زاد) رویدادهای استرس زای کم تری را گزارش کنند.
با این وجود، پس از مطالعه بیش از ۱۴ هزار فرد مبتلا به افسردگی نتیجه کاملا برعکس آن چه انتظار میرفت حاصل شد. محققان دریافتند افرادی که در معرض خطر ژنتیکی بالاتری برای افسردگی، اضطراب، اختلال کم توجهی – بیش فعالی یا اسکیزوفرنی قرار دارند میگویند که در معرض استرسهای بیش تری قرار گرفته اند. مواجهه با حمله از طریق سلاح، تجاوز جنسی، سانح رانندگی مشکلات حقوقی و مالی و سوء استفاده و مورد بی توجهی قرار گرفتن در دوران کودکی در افرادی که خطر ژنتیکی بالاتری برای افسردگی، اضطراب، اختلال کم توجهی – بیش فعالی یا اسکیزوفرنی داشتند شایعتر بود.
ژنها چگونه نقش ایفا میکنند؟خطر ژنتیکی اختلالات روانی حساسیت افراد را نسبت به محیط تغییر میدهد. دو نفر را تصور کنید یکی با خطر ژنتیکی بالا برای افسردگی و دیگری با خطر ژنتیکی پایین برای افسردگی. آن دو نفر شغل شان را از دست میدهند. فرد آسیب پذیر از نظر ژنتیکی از دست دادن شغل را به عنوان تهدیدی برای ارزش خود و موقعیت اجتماعی اش تجربه میکند. احساس شرم و ناامیدی در او وجود دارد. او از ترس از دست دادن شغل دیگر نمیتوانند خود را مجبور کنند به دنبال شغل دیگری باشد. برای فرد دیگر از دست دادن شغل کمتر با چنین احساسی همراه است. آن دو نفر یک رخداد را به گونهای متفاوت درونی میکنند و آن را به شکلی متفاوت به یاد میآورند.
خطر ژنتیکی برای اختلالات روانی همچنین ممکن است باعث شود افراد در محیطهایی قرار بگیرند که اتفاقات بدی در آن رخ میدهد. برای مثال، خطر ژنتیکی بالاتر برای افسردگی ممکن است بر عزت نقس تاثیر بگذارد و فرد را بیشتر در معرض روابط ناکارآمد قرار دهد که سپس تبدیل به روابطی بد خواهند شد.
مطالعه محققان برای افسردگی چه معنایی دارد؟نخست آن که نتیجه مطالعه تایید میکند که ژنها و محیط مستقل نیستند. ژنها بر محیطهایی که در نهایت در آن زندگی میکنیم و بر رخدادهای پس از آن تاثیر میگذارند. ژنها هم چنین بر نحوه واکنش ما به آن رویدادها تاثیر میگذارند.
دوم آن که نتیجه مطالعه محققان استرالیایی از تمایز بین افسردگی واکنشی و درون زاد پشتیبانی نمیکند. ژنها و محیطها تعامل پیچیدهای دارند. در اکثر موارد افسردگی ترکیبی از ژنتیک، بیولوژی و عوامل استرس زا است.
سوم آن که افراد مبتلا به افسردگی که مولفه ژنتیکی قوی تری در افسردگی خود دارند گزارش میدهند که زندگی شان با عوامل استرس زای جدی تری نشانه گذاری شده است. بنابراین، از نظر بالینی افرادی که آسیب پذیری ژنتیکی بالاتری دارند ممکن است از یادگیری تکنیکهای خاص برای مدیریت استرس خود بهرهمند شوند. این ممکن است به برخی از افراد کمک کند تا در وهله نخست احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش دهند. هم چنین، ممکن است به برخی از افراد مبتلا به افسردگی کمک کند تا مواجهه مداوم خود را با عوامل استرس زا را کاهش دهند.
اختلال کم توجهی – بیش فعالی یک اختلال عصبی رشدی است که با اختلال عملکرد اجرایی و علائمی همچون نقص در توجه و تمرکز، بی احتیاطی، بیش فعالی و تکانشگری که فراگیر، مخرب و در عین حال برای سن فرد غیرطبیعی هستند مشخص میشود.
*روان رنجوری یا روان آزرده گرایی یک تمایل طولانی مدت به یک حالت عاطفی منفی یا اضطراب است. روان رنجوری یک بیماری نیست بلکه یک ویژگی شخصیتی است. افراد مبتلا به روان رنجوری تمایل بیشتری به افسردگی دارند و بیشتر از دیگران احساس گناه، حسادت، عصبانیت و اضطراب میکنند.